بررسی علت تغییرات سود عملیاتی "رافزا"
به گزارش کدال نگر بورس 24، شرکت رایان هم افزا در خصوص تغییرات بیش از 30 درصدی سود عملیاتی دوره 6 ماهه منتهی به 31 شهریور 1403 نسبت به دوره مشابه سال قبل توضیحاتی ارائه نمود.
بهار گذشته، تیمی از دانشمندان ناسا هنگام پرواز بر فراز مدار قطب شمال، سیستم راداری جدیدی را بر فراز گرینلند شمالی آزمایش کردند و متوجه چیزی غیرمعمول شدند. ابزارهای آنها کشف چیز جدیدی را نشان می داد.
به گزارش مشرق ، وال استریت ژورنال در گزارشی از این شهر زیرزمینی آورده است: چاد گرین، دانشمند ناسا که در هواپیما بود، گفت: «مثل پرواز بر فراز سیاره ای دیگر است و تصور اینکه کسی یا چیزی بتواند در آنجا زنده بماند، دشوار است.»
آنچه دانشمندان بر روی صفحه نمایش خود دیدند، یک تمدن گمشده نبود، بلکه بقایای یک پایگاه نظامی ایالات متحده بود که در طول جنگ سرد زیر یخ ساخته شده بود. این پایگاه بخشی از یک طرح بلندپروازانه و مخفی پنتاگون، معروف به پروژه کرم یخی، برای ساخت شبکه ای از سایت های پرتاب موشک هسته ای در زیر یخ های قطب شمال بود.
این سایت زیرزمینی که برای ذخیره 600 موشک بالستیک میان برد طراحی شده بود، میزان دخالت ایالات متحده در گرینلند را که به بیش از نیم قرن پیش برمی گردد، آشکار می کند.
کمپ سنچری، همانطور که این پایگاه مرزی نامیده می شد، در سال 1959 تا حدی ساخته شد و در سال 1967 پس از آنکه لایه یخی برای پشتیبانی از شبکه پرتاب موشک پیشنهادی بیش از حد ناپایدار تشخیص داده شد، رها شد. در طول سال ها، یخ انباشته شد و این تأسیسات اکنون زیر حداقل 100 فوت یخ دفن شده است. این اردوگاه پیش از پرواز اخیر اداره ملی هوانوردی و فضایی به عنوان یک مرکز تحقیقاتی ظاهری برای برخی شناخته شده بود، اما هدف واقعی نظامی آن تا سال 1996 طبقه بندی شده بود.
گرین و همکارانش اولین تصویر کامل از اردوگاه را در آوریل سال گذشته به طور کامل ثبت کردند.
«کمپ سنچری» یا «اردوگاه قرن» چیزی بیش از یک یادگار از حماقت جنگ سرد است، یادآور حضور طولانی مدت ایالات متحده در قلمرو دانمارکی گرینلند، موضعی که گاهی اوقات بحث برانگیز بوده، است.
از نظر تاریخی، برای حفظ حاکمیت بر گرینلند، دانمارک مجبور شده است بخشی از این سرزمین را به ایالات متحده واگذار کند. رئیس جمهور ترامپ حتی پا را فراتر گذاشته است. ترامپ از دانمارک به دلیل عدم تأمین امنیت کافی گرینلند، بزرگترین جزیره جهان، انتقاد کرده و تهدید کرده است که این سرزمین را به نام امنیت ملی آمریکا با زور تصرف خواهد کرد.
ایالات متحده در حال حاضر حق دارد در صورت تمایل، طبق پیمان 1951 با دانمارک که به آن اجازه ساخت کمپ "سنچری" را داده است، در صورت تمایل پایگاه هایی در گرینلند ایجاد کند، چیزی که سیاستمداران دانمارکی در هفته های اخیر علناً به واشنگتن یادآوری کرده اند.
مقامات گرینلند و دانمارک تلاش کرده اند با نشان دادن اینکه پذیرای افزایش حضور نظامی آمریکا هستند و در عین حال تصرف کامل این سرزمین توسط ایالات متحده را رد می کنند، ترامپ را دفع کنند.
در برهه ای از دوران جنگ سرد، ایالات متحده 17 پایگاه در گرینلند، از جمله کمپ سنچری، داشت و حدود 10000 سرباز را در آنجا نگه می داشت. امروزه، تعداد نیروها به کمتر از 200 نفر در یک پایگاه، پایگاه فضایی پیتوفیک، که قبلاً با نام پایگاه هوایی تول شناخته می شد، کاهش یافته است.
وجود سلاح های هسته ای ایالات متحده از نظر تاریخی منبع اختلاف با دانمارک بوده است. ارتش ایالات متحده در آن زمان هدف مرتبط با هسته ای کمپ سنچری را به کپنهاگ، منطقه ای که خود را عاری از سلاح های هسته ای اعلام کرده بود، فاش نکرد.
در سال 1968، یک بمب افکن B-52 مجهز به سلاح هسته ای در نزدیکی پایگاه هوایی تول سقوط کرد و باعث پارگی و پراکندگی محموله و آلودگی رادیواکتیو یخ دریا شد. این حادثه منجر به جنجال عمومی در دانمارک شد، همانطور که افشای این موضوع که ایالات متحده سلاح های هسته ای را بدون اطلاع کپنهاگ یا گرینلند در پایگاه هوایی تول ذخیره کرده است، نیز همین نتیجه را داشت.
اخیراً، کمپین ترامپ برای به دست گرفتن کنترل گرینلند، و گزارش وال استریت ژورنال مبنی بر اینکه ایالات متحده در حال افزایش جاسوسی در این جزیره است، ساکنان گرینلند را نگران کرده و آنها را به دانمارک نزدیک تر کرده است. گرینلند غنی از مواد معدنی از آغاز جنگ جهانی دوم بخشی از ملاحظات امنیتی قطب شمال ایالات متحده بوده است. در زمان اشغال دانمارک توسط آلمان در سال 1940، گرینلند مستعمره دانمارک بود. ایالات متحده نگران اشغال این جزیره توسط آلمانی ها به عنوان پایگاهی برای عملیات نظامی نزدیک تر به آمریکا بود.
در سال 1941، نماینده دانمارک در واشنگتن، برخلاف دستورالعمل های کپنهاگ، قراردادی را امضا کرد که مسئولیت دفاع از گرینلند را به ایالات متحده واگذار می کرد و به واشنگتن حق ایجاد پایگاه در این جزیره را می داد. پس از پایان جنگ، ایالات متحده درخواست دانمارک مبنی بر ترک گرینلند را رد کرد و در عوض پیشنهاد خرید آن را به قیمت 100 میلیون دلار داد. دانمارک این پیشنهاد را رد کرد. در سال 1951، پارلمان دانمارک پیمان 1941 را تصویب کرد و به ایالات متحده اجازه داد تا نیروهای خود را در این جزیره حفظ کند.
اولریک پرام گاد، محقق ارشد موسسه مطالعات بین المللی دانمارک، گفت: «در دهه 1940 دانمارک آموخت که اگر به ایالات متحده نه بگویید، ایالات متحده به هر حال پیش خواهد رفت.» او گفت که دولت ترامپ باعث ایجاد ترس در گرینلند شده است که این وضعیت هنوز هم ادامه دارد. گاد گفت: «به دانمارک اجازه داده شده است که با برون سپاری بخشی از آن - امنیت - به ایالات متحده، حاکمیت خود بر گرینلند را حفظ کند.»
پنتاگون علناً ساخت کمپ سنچری را به عنوان یک دستاورد مهندسی ستود، اما هدف واقعی آن حتی برای بسیاری از مردانی که در آنجا خدمت می کردند، طبقه بندی شده باقی ماند.
رابرت وایس، پزشکی که در سال 1962، زمانی که دوره رزیدنتی خود را در بیمارستان بلویو نیویورک برای اعزام به کمپ سنچری کوتاه کرد، در دهه 20 زندگی خود بود، گفت که معتقد بود این پایگاه صرفاً یک ایستگاه تحقیقاتی است، تا اینکه تقریباً 30 سال پیش، برنامه های مخفی پنتاگون از طبقه بندی خارج شد.
او می گوید که توجه زیادی به ژئوپلیتیک نداشته است، اگرچه می دانست که موقعیت مکانی این پایگاه استراتژیک است. وایس که دو تور در شمال گرینلند انجام داده است، گفت: «ما متوجه شدیم که این مهم است؛ اینکه روس ها بتوانند از بالای قطب عبور کنند.»
این پایگاه با 21 تونل به هم پیوسته که تقریباً 2 مایل امتداد دارند و مستقیماً در لایه یخی کنده شده اند، توسط یک رآکتور هسته ای تغذیه می شد که بیش از 130 مایل در سراسر لایه یخی کشیده شده بود. خوابگاه ها، یک باشگاه ورزشی، توالت ها، آزمایشگاه ها و یک سالن غذاخوری حدود 200 پرسنل نظامی را پشتیبانی می کرد.
وایز به یاد می آورد: «وقتی به آنجا رسیدم، برف می بارید و دمای هوا منفی 50 درجه بود.» او بدون هیچ دلیلی برای بیرون رفتن، جایی که در زمستان نور روز کمی وجود داشت، هفته ها در زیر زمین می ماند. غارهای زیرزمینی نسبتاً گرم بودند، غذا خوب بود و عصرها نوشیدنی در دسترس بود. او گفت: «از این نظر زندگی خیلی سخت نبود.» آب و هوای سخت باعث شوخی بین مردان پایگاه شد. وایس گفت: هیچ درختی وجود نداشت.
تنها یک زن، یک پزشک دانمارکی، به عنوان کسی که پا به این پایگاه گذاشته شناخته می شود. شش دهه طول کشید و تجهیزات بسیار پیشرفته ای برای آشکار شدن مقیاس کمپ سنچری مورد استفاده قرار گرفت.
وقتی گرین، دانشمند کرایوسفر در آزمایشگاه پیشرانش جت ناسا، بر فراز شمال گرینلند پرواز کرد، تیمش در حال آزمایش یک ابزار راداری به نام UAVSAR بودند که می تواند از میان یخ عبور کند، دقیقاً مانند یک سونار که در آب نفوذ می کند. آنها امیدوار بودند که از کف بستر یخی گرینلند و قطب جنوب، جایی که یخچال های طبیعی کیلومترها زیر سطح یخ روی سنگ بستر قاره ای قرار دارند، نقشه برداری کنند تا میزان و سرعت افزایش سطح دریا را پیش بینی کنند.
آب و هوا محل پرواز دانشمندان ناسا در مناطق سخت مانند شمال گرینلند را تعیین می کند و آنها مسیر را درست قبل از پرواز انتخاب کردند. گرین گفت، کشف کمپ سنچری به طور اتفاقی اتفاق افتاد، اما هیجان انگیزترین اتفاق زندگی بود.
او گفت: «شما می بینید که ساختمان ها و تونل ها چگونه به هم متصل بوده اند، مردم چگونه مجبور بودند در زندگی روزمره خود رفت و آمد کنند، و فکر می کنید که مستقر شدن در آنجا چه تجربه ی عجیبی باید بوده باشد.»
{{name}}
{{content}}